سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاد بودن و شاد زیستن

1- همیشه نسبت به هم مؤدب باشید، این کار بسیار آسان است و در کیفیت
روابط تان تفاوت چشم گیری ایجاد می کند.

2- زمانی که برای نخستین بار همسرتان را دیدید و عاشقش شدید را به یاد بیاورید
 و نامه عاشقانه‌ای برایش بنویسید
 و طی آن جزئیات آن خاطره را برایش بازسازی نمایید.

3- داخل اتومبیل همسرتان یادداشتی بگذارید که روی آن نوشته شده :
«عشق توست که چرخ های دنیا را می چرخاند».

4- وقتی در هوای سرد با هم قدم می زنید کت تان را درآورده و بر روی شانه هایش بیندازید.

5- به او بگویید با تمام افرادی که تاکنون دیده اید تفاوت چشم گیری دارد.
این موضوع در روابط تان تحوّل شگفت انگیزی به وجود خواهد آورد.
(یک زن خوب، الهام بخش مرد است. یک زن فوق العاده، نظر مرد را جلب می کند،
 یک زن زیبا، مرد را شیفته خود می کند. یک زن دل سوز، قلب مرد را می رباید…)

6- به پاس قدردانی از زحماتش، دستش را ببوسید.

7- فکر کنید که دیگر محبوب تان را نخواهید دید و پس از آن نامه عاشقانه بلندبالایی
 برایش بنویسید و به او بگویید او و عشقش برای شما چه معنا و جایگاهی دارد.

8- در کمد لباس هایش عطر بپاشید.

9- اگر دلتان می خواهد احساساتی برخورد کند، شما نیز با او احساساتی تر باشید.

10- زمان، دل های شکسته را درمان می کند!

11- به نقطه ضعف های همسرتان پی ببرید و زمانی که بین شما مشکلی پیش می آید،
انگشت روی آنها نگذارید.

12- دفترچه ای از حوادث جالبی که برایتان رخ داده است درست کنید و زمانی که او نیاز
 به کمی تجدید روحیه و تفریح دارد آن را در اختیارش بگذارید.

13- همین امشب به هنگام صرف شام در دهان همسرتان لقمه بگذارید.

14- با او مانند یک انسان رفتار کنید نه یک شیء.

15- با او به عنوان مهم ترین شخصیت دنیا برخورد کنید.
(در صورتی که با افرادی که دوستشان دارید هم دردی کنید، آنها بیشتر
 مجذوب شما می شوند).

16- برای حفظ سلامتی اش از هیچ کاری دریغ نکنید.

17- وقتی روز بدی را پشت سر گذاشته اید سرتان را روی شانه های
 او بگذارید و یک دل سیر گریه کنید.

18- با همدیگر از فرزندانتان مراقبت کنید.

19- هرگاه می خواهد از خانه خارج شود تا جلوی در خانه
 دنبالش رفته و او را بدرقه کنید.

20- هرگاه یک مشاجره لفظی بین شما پیش آمد زود همه چیز را فراموش کنید.

“با عشق به زندگیتان جان ببخشید.”




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/5/16 توسط مهرنوش

عشق: والاترین احساس

هیچ قدرتی در عالم بزرگتر از قدرت عشق نیست.احساس عشق بالاترین فرکانسی است که می توانی از خودت ساطع کنی.اگر می توانستی هر فکرت را در لفاف عشق بپیچی،اگر می توانستی هر چیز و هر کس را دوست داشته باشی،زندگی ات متحول می شد.

در واقع،عده ای از متفکران گذشته به قانون جذببه عنوان قانون عشق اشاره می کردند.و اگر در این مورد فکر کنی،چون وچرای آنرا درک می کنی.اگر افکار نامهربانانه در مورد کسی داشته باشی،آشکار شدن همان افکار نامهربانانه را تجربه می کنی.تو با افکارت نمی توانی بجز خودت به کس دیکری لطمه بزنی.اگر افکار مربوط به عش در سر بپرورانی،حدس بزن چه کسی از آن بهره مند می شود.خودت!اگر حالت غالب تو عشق باشد،قانون جذب یا قانون غشق با عطیم ترین نیرو واکنش نشان می دهد چون تو در بالاترین فرکانس ممکن قرار داری.هر چه عشق بیشتری احساس و از خود ساطع کنی،قدرت عظیم تری را مهار می کنی.(عشق بیشتر)

......................................................................................

فکر سرشار از عشق شکست ناپذیر میشود.

تلفیق فکر و عشق است که نیروی غیر قابل مقاومت قانون جذب را تشکیل میدهد.
هیچ قدرتی در عالم بزرگتر از قدرت عشق نیست. احساس عشق بالاترین فرکانسی است که میتوانی از خودت ساطع کنی.

ضابطه ائی که باعث قدرت پویای فکر میشود تا بتواند با مورد خودش ارتباط برقرارکند و در نتیجه در مورد هر نوع تجربه ی انسانی ناسازگار خبره شود ،قانون جذب است. که نام دیگری برای عشق است . این یک اصل پایه ائی و جاودانی و تفکیک ناپذیر در هر موجود ،هر فلسفه ،هر مذهب و هر علومی است. هیچ راه فراری از قانون عشق وجود ندارد. احساس است که باعث نشاط و شادابی فکر میشود.      

            ا حساس اشتیاق است و اشتیاق ،همان عشق است.

      قانون جذب قانون طبیعت است و درست همچون قانون جاذبه،بی غرض

 غیر ممکن است ادم احساس بدی کند و در عین حال افکاری خوب داشته باشد




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/11/15 توسط مهرنوش


امروز مهم است!

نقطه شروع اینجاست!

«یک درخت هرچند هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز می شود,طولانی ترین سفرها با اولین قدم»                      ( لائوتسه)                           

ما در جایی ایستاده ایم که اندیشه ها وکنش های چند ساله گذشته ما برایمان رقم زده اندو تمام آنچه در ده یا بیست سال آینده تجربه خواهیم کرد تحت تأثیر آن چیزیست که امروز رقم می زنیم.دوستها,خانواده,شغل,موجودی بانکی,محل زندگی,همه و همه با انتخاب امروز ما شکل خواهد گرفت.

زندگی,فرایند ساختن است آنچه امروز انجام می دهید بر آنچه فردا خواهید داشت تأثیر می گذارد,زندگی در یک محوطه بسته بیست وچهار ساعته اتفاق نمی افتد.

نتیجه ی فردا,ثمره ی تلاش امروز است.

ترک یک عادت ناشایست,گذراندن ساعتی در کنار خانواده,تعیین اهداف,پس انداز پول یا خرج کردن آن,ورزش کردن,وسعت بخشیدن به دامنه ذهن و هر تصمیم دیگری که امروز می گیرید بر فردای شما تأثیر خواهد داشت.

خیلی ها غافل از آن هستند که مهم آن چیزی ست که امروز انجام می دهیم,شما می توانید چند صباحی را کج دار مریز و بی خیال بگریزید,امّا یا زود باید حساب پس بدهید.می توانید صورتحساب ها را نپردازید,سزکار نروید و مشکلاتتان را به دوش این و آن بیندازید,امّا فقط یکی دو ماه,و بعد یک روز دیوار ها فرو می ریزد و شما هاج و واج و حیران می مانید که چرا دیگر کار برایتان جالب نیست,چرا پولی در بانک ندارید و چرا هیچکس دیگر مثل گذشته صمیمی نیست.آنوقت زندگی به یادتان می آورد که اینها پیامد های همان روز های بی خیالی است.

خلاصه کلام:

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است,

تلاش بیشتر امروز,سازنده ی فردای متفاوت شماست.

                              « اندرو متیوس »



 






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89/10/22 توسط مهرنوش

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید.
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد.
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است.
برای کسی که آهسته و پیوسته می رودهیچ راهی دور نیست.
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما
چیز زیادی از آن نخواسته اید.
در اندیشه آنچه کرده ای مباش در اندیشه آنچه نکرده ای باش.
کسی که به امید شانس نشسته باشد، سالها قبل
مرده است.
اگر جلوی اشتباهات خود را نگیرید، آنها جلوی شما را خواهند گرفت.
از لجاجت بپرهیزید که
آغازش جهل و پایانش پشیمانی است.
تنها راهی که به شکست می‌انجامد، تلاش نکردن است.
خداوند به هر پرنده‌ای دانه‌ای می‌دهد، ولی آن را داخل لانه‌اش نمی‌اندازد.
آنقدر شکست خوردن را تجربه کنید تا
راه شکست دادن را بیاموزید.
کسانی که در انتظار زمان نشسته اند آنرا از دست خواهند داد.
وقتی شخصی گمان کرد که دیگر احتیاجی به پیشرفت ندارد، باید تابوت خود را آماده کند.
کسانی که نمی توانند فرصت کافی برای تفریح بیابند،دیر یا زود وقت خود را صرف معالجه می کنند.
اگر هر روز راهت را عوض کنی، هرگز به
مقصد اصلی نخواهی رسید.
آنکه می تواند نسبت به
نیکی دیگران ناسپاس باشد، از دروغ گفتن باک ندارد.
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند.
افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.
امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست.




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/10/10 توسط مهرنوش

یک اندیشه زیبا و مثبت یک بهشت را در زندگی میسازد و یک اندیشه منفی و یاس آور جهنمی را در دنیای انسان خلق

میکند.انسانها آنچه را بیاندیشند خلق میکنند.دنیای انسان دنیای خلق اندیشه های اوست.فرق بین انسانها ،فرق در نظام

تفکر آنهاست.فقر نتیجه فکر فقیرانه و ثروت حاصل فکر ثروت جویانه یک انسان دیگر ست…انسانها همان هستند که

میاندیشند….حال تو به چه می اندیشی؟؟؟




نوشته شده در تاریخ شنبه 89/10/4 توسط مهرنوش

آیا تا به حال به ارزش واقعی خود  فکر کرده اید؟ چه اندازه به خود احترام می گذارید؟ در رویارویی با مشکلات چگونه برخورد می کنید؟ با قدرت و قوت یا ضعف و انفعال؟اصولاً با شکست چگونه روبرو می شوید؟ خود را مقصر می دانید و به سرزنش و ملامت خود می پردازید یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی می پذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چه حالتی به شما دست می دهد؟خانواده، مدرسه و دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق می دانند یا سست و بی اراده! حتماً می پرسید طرح این سؤال ها بیانگر چه موضوعی است؟
طرح این پرسش ها بیانگر موضوع اعتماد به نفس است، مسئله ای که هر روز با آن مراجهیم و فردی که اعتماد به نفس دارد، خود را شایسته می داند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست.
احساس خودباوری، توانایی و نگرش واقع بینانه از خویش، از امتیازات شخصی محسوب می شود که دارای اعتماد به نفس است، این حس از بروز حالت ناامیدی و یأس و همچنین داشتن تصورنادرست از قابلیت ها جلوگیری می کند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیت های بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز می بیند.
به راستی چگونه می توان خودباوری را در خود افزایش داد و از احترام به نفس بالایی برخوردار بود؟ راههای زیر می تواند در این زمینه شما را یاری دهد:

به وجود آوردن تصاویر مثبت ذهنی
با استفاده از تکنیک تلقین های مثبت می توان خود را در مسیر خویشتن پذیری واقعی، خودباوری واقعی و اعتماد به نفس بالا قرار داد.
چند نمونه تلقین مثبت: من خودم را دوست دارم، با خودم در صلح و آشتی هستم، من همه را می بخشم، از تحقیر و سرزنش خود و دیگران به خاطر اشتباه های گذشته، خودداری می کنم، این حقیقت را می دانم که هیچ انسانی کامل نیست و همه? انسان ها اشتباه می کنند، انسانی که اشتباه نکند به دنیا نیامده و هرگز هم به وجود نخواهد آمد، بنابراین اشتباه های گذشته مادر، پدر، خود و دیگران را می بخشم و از فشار منفی آنها خود را آزاد می سازم، خود را در مسیر مثبت، شادابی، سلامتی و آرامش قرار می دهم.
 
عشق به خود
عشق به خود شاید، جالب ترین و زیباترین موهبتی باشد که در نهاد هر انسانی قراردارد. کسانی که خود را از زندان و اسارت خودخواهی، آزمندی، کینه، تنفر، حسادت، زیاده طلبی و... رها سازند به آزادی و عشق می رسند. پیام عشق این است: «عاشق خود و دیگران باش» در واقع وقتی خود و دیگران را دوست داشته باشیم، ذهن و جسم ما نیز سالم تر و بانشاط تر می شود.
 
تهیه فهرست
فهرستی از جمله های مثبت تهیه و هر روز تکرار کنید مثل این جمله ها: «من خودم را دوست دارم و برای خود ارزش قائل هستم»، «من شخص فوق العاده و خلاقی هستم»، «من لیاقت بهترین ها را در زندگی دارم<<.
این فهرست را به آینه اتاق خود بچسبانید، آن را بخوانید و مرتب به روز کنید. یافتن نکاتی مثبت و فوق العاده در وجود خود آن هم هر روز اصلاً کاری غیرممکن نیست، با دقت نگاهی به فهرست خود بیندازید و تصور کنید فرد دیگری از همه? این ویژگیها برخوردار است، آیا شما از آن فرد خوشتان می آید؟ آیا دلتان می خواهد با او دوست شوید؟
 
ارتباط با خدا
مهمترین روش در کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند است. توکل به خداوند باعث ایجاد حس بی نیازی، استقلال و عزت نفس فرد می شود، در واقع انسان در اعتماد به خدا از هر چیزی که رنگ تعلق و وابستگی به غیر خدا داشته باشد، آزاد می شود.
خودباوری
خودباوری مثبت یعنی قبول کنیم در درون ما قدرت نامحدود و بی کرانی قرار دارد که به کمک آن می توانیم به آرمان و اهداف خود برسیم و قادر هستیم با تکنیک ها و آگاهی های لازم، تصمیم های درست و شایسته بگیریم خودباوری یعنی اینکه بپذیریم توانمندی هایمان خیلی بیشترا ز ضعف ها و مشکل هایمان است.
جدول چهارستونی
برای بهبود تصوری که از خودتان دارید چه کارهایی می توانید انجام دهید؟
اولین گام در مسیر حل مشکل کمبود اعتماد به نفس، درک این نکته است که شما برخی چیزها را می توانید تغییر بدهید و برخی دیگر را نمی توانید. کاغذ بزرگی را ابتدا به چهار ستون تقسیم کنید و سپس بالای دو تا از ستون ها بنویسید: «چیزهایی که من می توانم تغییر بدهم. و «چیزهایی که من نمی توانم تغییر بدهم» ستون اول را پر کنید و مشخص کنید که آیا آن چیز قابل تغییر است یا نه؟ اگر از وزن خود بیزارید، می توانید آن را تغییر بدهید. اگر از این واقعیت که قد کوتاه هستید متنفرید، بدانید که نمی توانید آن را عوض کنید. حالا در ستون سوم دلایل خود را برای ایجاد تغییرات بنویسید. نام ستون چهارم را بگذارید «واردعمل شدن» زیر این عنوان می توانید راه های پیشنهادی خود را برای پرداختن به چیزهای تغییرپذیر بنویسید، چیزهایی که تغییرناپذیرند جزء بخش های بنیادی وجودتان هستند، شما می توانید بنا به انتصاب و اختیار خود یا آنها را بپذیرید یا این که با نپذیرفتن آنها خود را حسابی گرفتار کنید
 پذیرش ناکامی ها

آگاهی از محدودیت ها و واقعیت های موجود می تواند تصویری واقع بینانه به انسان ارائه کند، اگرچه با شناخت توانایی ها می توان در کسب موفقیت روزافزون گام برداشت اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب تجربه برای نیل به پیروزی کمک می کند.
استفاده از عبارت های تأییدی
عبارت های تأییدی را روی نوار ضبط کنید، یک آهنگ ملایم و آرام بخش به آن اضافه کنید و در طول روز بارها به آن گوش دهید. عبارت های تأییدی را به صورت شعر یا ترانه برای خود بخوانید. عبارت های تأییدی را می توان با خطی خوش نوشت یا اطراف آن را نقاشی و رنگ آمیزی کرد و آن را بالای تخت گذاشت تا هر صبح موقع بیدار شدن اولین چیزی باشد که می بینیم و آخرین چیزی که پیش از خواب به آنها نگاه مـی کنیم.
عبارت های تأییدی را می توانیم روی ورق یا کارتی نوشته در کیفمان بگذاریم یا به در یخچال یا آینه بچسبانیم.




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89/10/1 توسط مهرنوش


بسیاری از ما  تصور می کنیم که اشتباه یا خودپسندانه است که خیلی از ویژگی های خوب را دارا هستیم . ممکن است بسیاری از ما وقت خود را برای سرزنش صفات منفی خود صرف کنیم و فکر کنیم که انتقاد از خود کلید اصلاح عملکرهایمان است. تمرکز دائمی روی عیب های فرضی می تواند مانعی  برای برقراری ارتباط با دیگران باشد.

 در صورتی که  ما فکر  کنیم که ماهیت درونی ما دارای نقطه ضعف هایی است ، چگونه می توانیم باور کنیم که دیگران قادرند ما را دوست داشته باشند و یا اگر تصورمی کنیم کسل کننده تر از آن هستیم که کسی را جذب کنیم؟

 ممکن است تعجب کنیم که دیگران قادرند ویژگی های خوبی  را در ما درک کنند  در حالی  که  ما احساس می کنیم ویژگی های خوبی در خود نداریم   .برای اینکه دیگران به ما علاقمند شوند باید بتوانند براحتی بهترین صفات و ویژگی های ما را ببینند. اگر ما بر روی صفات خوبمان تمرکزکنیم اعتماد بنفس بیشتری خواهیم داشت  و این به معنی آن است که  ما هم چیزهای با ارزشی برای عرضه کردن در روابطمان داریم.

اگر می خواهید از لحاظ اجتماعی فرد موفقی باشید باید این حقیقت را قبول کنید که قرار نیست همه شما را تحت هر شرایطی دوست داشته باشند و به خصوص  در همان دیدار اول شیفته ظاهر شما شوند .

هر فردی الگوهای منحصر بفردی برای دوست داشتن و یا دوست نداشتن دارد که قبل از آشنایی با شما  در وی شکل گرفته است .اگر به نظر می رسد شخصی شما را دوست ندارد نباید خود را بعنوان فردی ناموفق محکوم کنید.

 اگر شخصی شما را دوست ندارد  شاید  ارتباطی به شما نداشته باشد . شخصی که شما را دوست ندارد ممکن است ترسو، پرمشغله ویا خجالتی باشد. شاید شما و آن شخص صرفا در این زمان خاص با هم ناهماهنگ باشید.

 خودتان را از بازی بیرون نکشید با این تصور که اشتباهات شما بسیار بیشتر از امتیازهای شما  هستند.در حقیقت خیلی از صفاتی که شما آنها را عیب و نقص تصور می کنید ممکن است برای شخصی دیگر جذاب و دوست داشتنی باشد.کل فاکتورهایی که ممکن است سبب شود شخصی شما را نپذیرد به اندازه ی فاکتور هایی هستند که موجب تفاهم بین شما و فرد دیگری می شود.
 شما ممکن است مقداری اضافه وزن داشته باشید ولی در عوض ممکن است لبخندی فوق العاده و یا شورو شوقی زیاد برای زندگی داشته باشید.بسیاری از مردم هستند که اضافه وزن شما حقیقتا به چشمشان نمی آید.ممکن است شما ماشین کهنه ای داشته باشید ولی رفتاری  خیلی تاثیر گذار داشته باشید  و یا دوستی وفادار باشید.مردم بسیاری وجود  دارند که در جستجوی وفاداری، سرگرمی، مهربانی و شوخ طبعی هستند و صورت ظاهر فردی که مقابلشان قرار می گیرد برایشان مهم نیست.

اگر شما  به اندازه ای زیبا نیستید که بتوانید با زیبایی خود دیگران را جذب کنید،  بخاطر داشته باشید که همه به دنبال زیباییهای ظاهری در دوستانشان نیستند.

شما می توانید تصمیم بگیرید که چون پولدار نیستید و ماشینی زیبا ندارید احساس حقارت کنید و آنها را دلایلی برای نداشتن دوستان زیاد در زندگی خود بدانید.از طرف دیگر اگر ثروتمند باشید ممکن است بدگمان باشید که همه دنبال پول شما هستند و هیچکس شما را بخاطر خودتان دوست ندارد.

نکته اینجاست شما می توانید هرچیزی را به طور  ناعادلانه دلیلی بدانید برای اینکه دوستی ندارید و نمی توانید ارتباط برقرار کنید.

یکی از راههایی که شما می توانید به خودتان یادآوری کنید که کدام ویژگی های شما خوب هستند این است که لیستی از ویژگی های خوب خودتان بنویسید و اغلب اوقات آن را مرور کنید.تنها در ذهن خود به صفات خوب خود فکر نکنید، واقعا برای نوشتن لیستی از صفات خوبتان تلاش کنید. عمل نوشتن کمک می کند تا قدرت این تصور در ذهن شما تقویت شود.از اینکه به صفات خوب خود امتیاز بدهید شرمنده نباشید.اگر هیچ نظری راجع به اینکه کدام یک از صفات شما خوب هستند ندارید از افراد دیگری که آنها را می شناسید بپرسید.

وقتی لیستی از صفات خوبتان تنظیم می کنید به اندازه ای سخاوتمند باشید که گویا  در تعریف از بهترین دوستتان در دنیا هستید.اگر هنوز کسی را به عنوان بهترین دوست ندارید، دوستی دانا و دوستداشتنی که شما را حقیقتا می شناسد و تحسینتان می کند را در ذهن خود تصور کنید.آن دوست در مورد ویژگی های خوب شما چه خواهد گفت؟

در اینجا صفاتی وجود دارد که ممکن است با شما متناسب باشد.برای تنظیم لیست خود  با آزادی عمل کنید و به آن صفات جدید را اضافه کنید.

ویژگی های خوب من عبارت اند از :

  • من مهربانم

  • هرگز غیبت نمیکنم

  • خلق و خوی آرامی دارم

  • اطلاعات زیادی راجع به ورزش دارم

  • من با خیلی ها رابطه ی خوبی دارم

  • برای کمک به دیگران حتی مسیرم را عوض می کنم.

شما می توانید لیستتان را به همراه داشته باشید و هر روز آن را چندین بار بخوانید و هرگاه ویژگی خوب دیگری را در خود کشف کردید به آن اضافه کنید.نسبت به تعریف های دیگران از شما هشیار باشید، ویژگی های مثبتی که دیگران در شما می بینند نیز می تواند وارد لیست شما شود.

هنگامی که دیگران را ملاقات می کنید همه ی ویژگی های فوق العاده ای را که دارید به خود یادآوری کنید.این بر می گردد به زمان قبل از ملاقات شما با کسانی که آنها نیز به این صفات ارج می نهند.

یادبگیرید آرامش خود را حفظ کنید و به جای اینکه خود را به خاطر عیب و نقص ها سرزنش کنید روی ویژگی های خوبی که برای عرضه کردن دارید تمرکز کنید.بدانید بینندگانی برای مجموعه استعدادهای ویژه ی شما وجود دارند و به دنبال کسانی باشید که این استعدادها را تحسین می کنند.




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/9/26 توسط مهرنوش

به خودتان اعتماد کنید!

 
آیا تا به حال آرزو کرده‌اید که ای کاش اعتماد به نفس بیشتری داشتم؟ آیا متنفرید کارهای خاص، مشخص و از قبل تعیین‌شده‌ای را در زندگی خود به‌انجام برسانید تا بعد از آن احساس اعتماد به نفس و خودباوری کنید؟

 آیا مدام انجام کاری را به تاخیر می‌اندازید؟ آیا به هیچ کاری دست نمی‌زنید یا کارهایتان را با بی‌میلی انجام می‌دهید به این امید که روزی اعتماد به نفس لازم به سراغتان بیاید؟ در این صورت بیهوده منتظر نباشید؛ شما نمی‌توانید زمان لازم را بیابید مگر اینکه به خودتان اعتماد داشته باشید.

معنای اعتمادکردن به خود

اغلب ما چنین فکر می‌کنیم اعتماد به نفس یعنی اینکه به توانایی‌های خود اعتماد و ایمان داشته باشیم. مثلا به خود بگوییم: «من معلم بسیار کوشایی هستم و همه آنچه در توان دارم در اختیار شاگردانم قرار می‌دهم.» یا «من فروشنده ماهری هستم و به خوبی می‌دانم که چگونه با مشتریانم صحبت کنم تا بیشترین تأثیر را بر آنها بگذارم» و... .

این نوع نگرش خاص به اعتماد به نفس، ایجاب می‌کند که در کارهایی مانند نقاشی، آشپزی، تدریس یا... مهارت فوق‌العاده‌ای داشته باشید تا در خود احساس اعتماد به نفس کنید.

مشکلی که در این نوع نگرش وجود دارد این است که فقط مهارت‌های معدودی وجود دارند که شما می‌توانید به خوبی آنها را بیاموزید و در انجام دادنشان توانایی فوق‌العاده به دست آورید، بنابراین چنانچه احساس اعتماد به نفس درونی خود را براساس کارهایی که در آنها مهارت دارید بنا کنید، فقط مواقعی که مشغول انجام دادن این قبیل کارها هستید احساس اعتماد به نفس و خودباوری می‌کنید نه در همه اوقات. برای مثال اگر فروشنده باشید، فقط هنگامی که معامله‌ای را با موفقیت به انجام برسانید، احساس اعتماد به نفس می‌کنید.

حال آنکه شما باید همیشه و در همه حال- حتی هنگامی که شکست می‌خورید- به خودتان اعتماد داشته باشید. بنابراین تداوم و استمرار احساس اعتماد به خود مشروط بر آن است که تمامی طول شبانه‌روز را به انجام دادن کاری که در آن احساس اعتماد به نفس می‌کنید بگذرانید و همه کارها را هم به شیوه‌ای مطلوب انجام دهید و نتیجه خوبی هم بگیرید. همچنین احساس خوب شما هم فقط محدود به زمان‌هایی خواهد شد که مشغول انجام دادن کار مورد علاقه خود هستید.

اعتماد به نفس واقعی آن است که روی آگاهی‌ها و توانایی‌های شما نیز اثر بگذارد و در واقع هیچ‌گونه ارتباطی با آنچه در زندگی بیرونی شما اتفاق می‌افتد ندارد. اعتماد به نفس واقعی زاییده شغل شما نیست. اعتماد به نفس واقعی نتیجه باور قلبی و درونی شما به توانایی‌ها و قابلیت‌هایتان است؛ این باور که هر کاری را بخواهید می‌توانید انجام دهید.

خودتان را تخریب نکنید

یک لحظه به پاسخ این پرسش فکر کنید که اگر همین حالا شغلی به شما پیشنهاد شود، چه عکس‌العملی از خودتان نشان می‌دهید؟ آیا فوراً می‌گویید: «نه، مطمئن نیستم بتوانم از عهده‌اش بربیایم» یا « نه، اگر نتوانم به خوبی از عهده‌اش بربیایم چه!» آیا اگر کاری باشد که تا به حال آن را امتحان نکرده‌اید باز هم قبولش می‌کنید؟ آیا از اینکه فعالیت جدیدی را قبول می‌کنید هیجان‌زده می‌شوید و می‌ترسید؟

آیا در حال حاضر تصمیمی دارید که مدت‌ها آن را به تعویق انداخته‌اید اما برای انجام آن اعتماد لازم را به خود ندارید؟
در واقع چیزی که مانع از آن می‌شود که به دنبال تصمیم‌های نیمه‌تمام خود بروید و آنها را کامل کنید، کمبود اعتماد به نفس شماست.
هنگامی که به خودتان می‌گویید: «فکر نمی‌کنم بتوانم موفق شوم»، در واقع دارید به خودتان می‌گویید: «من به خودم اعتماد کافی ندارم که یاد بگیرم و بیاموزم».

هرچه به خواست و اراده خودتان اعتماد بیشتری داشته باشید، اعتماد به نفس بیشتری نیز در خود احساس خواهید کرد. داشتن اعتماد به نفس و خودباوری نیز اساسا به این معناست که به خودتان اعتماد داشته باشید که می‌توانید ترس‌های خود را کنار بگذارید و تسلیم نشوید. اگر واقعا خواهان پیروزی هستید باید دوره سختی را بگذرانید تا اعتماد به نفس واقعی را در خود ایجاد کنید زیرا اعتماد به نفس واقعی براساس این باور که به یقین موفق خواهید شد بنا نشده است. شخصی که اعتماد به‌نفس دارد هرگز مطمئن نیست که اشتباه نخواهد کرد. او از شکست نمی‌ترسد و فقط به آینده نظر دارد.

اگر بخواهید صبر کنید تا اعتماد به نفس کافی را برای به‌انجام‌رساندن کارهایتان به دست آورید، ممکن است مجبور باشید همیشه در انتظار به سر ببرید!

بسیاری از ما فکر می‌کنیم سرانجام روزی فرا می‌رسد که جرأت و اعتماد به نفس و شهامت آن را خواهیم یافت تا آنچه را می‌خواهیم عملی کنیم؛ شغل دلخواهمان را به دست آوریم، روابط‌مان را متحول کنیم یا در کاری ریسک کنیم.

انگار همیشه منتظریم واقعه‌ای غیرمنتظره به‌وقوع بپیوندد تا ما را به پیروزی برساند اما بدانید که این اتفاق هرگز به وقوع نخواهد پیوست!

هر چه بیشتر منتظر رسیدن به آرزوهای خود باشید اعتماد به نفس خود را بیشتر از دست خواهید داد و در عوض بر ترس‌ها و نگرانی‌های شما افزوده خواهد شد؛ این ترس که شاید هرگز به خواسته‌ها و آرزوهایتان نرسید.

به این ترتیب ممکن است فرصت‌های خود را از دست بدهید، بی‌آنکه حتی متوجه باشید. هرچه انجام دادن کاری را به تعویق بیندازید، بیشتر از حرکت محروم می‌شوید و هرچه منفعل‌تر باشید، بیشتر ترس به شما چیره می‌شود و از اعتماد به نفس‌تان کاسته خواهد شد.

حال ببینید شما به چه روش‌هایی برخورداری از احساس خوب را در خود به تعویق انداخته و به بعد موکول می‌کنید و چه قید و شرط‌هایی برای خود قرار داده‌اید تا خود را لایق داشتن اعتماد به نفس و حال خوب بدانید؟

آیا واقعا فکر می‌کنید تنها اگر به هدفی خاص برسید یا کار مشخصی انجام دهید به حال خوبی خواهید رسید؟ و آیا این حال خوب در شما ادامه خواهد یافت؟ هرگز! زیرا شما هرگز قادر نخواهید بود همیشه در تمام کارها موفق باشید؛ علاوه بر آن همین که به یکی از اهداف خود برسید، هدف دیگری در انتظار شما خواهد بود. در اینجا برای اینکه ببینید تا چه حد به خودتان اطمینان و اعتماد دارید می‌توانید از خودتان چند سؤال کنید، بنابراین سعی کنید کاملا با خودتان صادق باشید.

از خودتان بپرسید چه هنگامی احساس خوبی نسبت به خودم خواهم داشت؟ زمانی که در کارم موفقم؟ زمانی که به نظر زیبا می‌رسم؟ زمانی که در ارتباطم موفقم و... تعجب‌آور است؛ زیرا بدون آنکه خودمان بدانیم، خوشحالی و برخورداری از حس اعتماد به نفس را در خود پایمال می‌کنیم. اما آیا وقت آن نرسیده که از به تأخیر انداختن و وعده‌دادن به خود دست بردارید و همین حالا بدون هیچ قید و شرطی خودتان را دوست بدارید و یقین داشته باشید انسان توانمندی هستید؟ آیا بهتر نیست همین حالا خودتان را دوست داشته باشید و خودتان را همین‌گونه که هستید، بپذیرید تا اینکه دائم دوست داشتن خود را مشروط به برخورداری از موقعیتی خاص بدانید. هربار که خودتان را همان‌گونه که هستید محترم بدانید، به خودتان نیرو می‌بخشید تا بتوانید گام بعدی را در راه رشد و موفقیت بردارید.

تقویت اعتماد به نفس

نخستین گام در راه تقویت اعتماد به نفس و خودباوری آن است که وانمود نکنیم اعتماد به نفس‌مان از آنچه واقعا هست، بیشتر است. بدین معنا که در مورد ناامنی‌ها و بی‌اعتمادی‌هایمان با خودمان صادق باشیم. گاهی زیاد سخت نیست که خودمان را گول بزنیم و تظاهر کنیم که اعتمادبه‌نفس خوبی داریم اما فراموش نکنید که اعتمادبه‌نفس یک احساس درونی است نه یک ادعا.

بعضی اوقات در مورد نیازهای واقعی‌مان با خودمان صادق نیستیم تا چنانچه در برآورده ساختن آنها ناتوان ماندیم، احساس بدی نداشته باشیم.

هنگامی که فقط دست به کارهایی می‌زنید که می‌دانید از پس آن برمی‌آیید، هرگز به اعتماد به‌نفس واقعی دست نخواهید یافت.
حقیقت این است هنگامی که رویاهای خود را محدود می‌کنیم یا آنها را به فراموشی می‌سپاریم، به خودمان بی‌اعتنایی می‌کنیم. بدین‌ترتیب حس اعتماد به نفس دروغین معمولا هنگام رویارویی با اولین مشکلات و سختی‌ها، ناپدید می‌شود و احساس ترحم و بی‌اعتماد جای آن را می‌گیرد.

مزایای اعتماد به نفس

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که با اعتماد به نفس پایین و خودباوری ضعیف به چه صورت زندگی خواهید کرد و چه شرایطی خواهید داشت؟

آیا تا به حال به این اندیشیده‌اید که اگر ناگهان از اعتمادبه نفس بالایی برخوردار شوید چه چیزهایی را از دست می‌دهید؟! این سؤالات را بدین‌جهت از خود بکنید تا بدانید گاهی ترک عادات منفی و ناسالم برای ما انسان‌ها تا چه حد دشوار و سخت است زیرا بعضی از عادات چنان در وجودمان نهادینه شده‌اند که از مضرات آنها کاملا غافل مانده‌ایم. بسیاری از ما با وجود آنکه از اعتماد به نفس پایین خود رنج می‌بریم و از آن شکایت داریم و به ظاهر مشتاقیم که اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم اما ناخودآگاه و بی‌آنکه بدانیم به بعضی از مزایای روانی و اجتماعی آن معتاد هستیم و نمی‌توانیم از این منش و رفتار خود دست برداریم.

گاهی به این دلیل راضی نمی‌شویم اعتماد به نفس خود را بالا ببریم چون فکر می‌کنیم وقتی به خودمان اعتماد نداریم دیگران بیشتر به ما توجه می‌کنند. بعضی مواقع کاری می‌کنیم که دیگران دلشان برایمان بسوزد؛ «طفلی چقدر بدشانسه!، آخه بازم بدآوردی!....». ما اغلب برای بدرفتاری‌ها و کج‌خلقی‌ها و عادات ناسالم خود یک عذر و بهانه همیشگی داریم؛ چون دیگران می‌دانند که ما چقدر بدشانس و گرفتاریم. تلاش زیادی نمی‌کنیم زیرا معمولا منتظریم که شکست بخوریم! و این دیگر برای‌مان تبدیل به یک عادت همیشگی شده است.

اگر در زندگی احساس اعتماد به نفس کافی نمی‌کنید از خود بپرسید: «چه مزایایی از این راه کسب می‌کنم؟» فهرستی از اینگونه مزایای روانی تهیه کنید. سپس صادقانه نگاهی به آن بیندازید و ببینید از ناحیه ضعیف‌بودن و اعتماد به نفس نداشتن چه حقوق و مزایایی به دست می‌آورید که برای مبارزه با آن تلاش نمی‌کنید و نمی‌خواهید عادات منفی خود را ترک کنید. شاید این نقش را فقط در یک جنبه از زندگی خود (مثلا در روابط صمیمانه) بازی می‌کنید و در جنبه‌های دیگر مانند شغل و حرفه‌تان، اعتماد به نفس زیادی از خود نشان می‌دهید. سعی کنید با یادآوری توانایی‌ها و موفقیت‌هایتان در زمینه‌های دیگر صادقانه با نقاط ضعف و مشکلات خود مواجه شوید.

شناسایی و پذیرش انگیزه‌های روانی ناخودآگاهی که به آنها پرداختیم ممکن است کمی مشکل و ناراحت‌کننده باشند. گاهی فراموش می‌کنیم اگر نتوانیم خود را باور کنیم تا چه حد با مشکل و ضعف مواجه می‌شویم.

اگر بدین‌ترتیب عمل کنیم هیچ‌گاه واقعا از خود خوشحال و راضی نخواهیم بود و نمی‌توانیم احساس رضایت واقعی را تجربه کنیم. رهاکردن و ترک عادت‌ها و نقش‌های مخرب گذشته مستلزم داشتن شجاعت و جرأت است. و اعتماد به نفس و خودباوری‌ای که به این ترتیب حاصل می‌شود، پاداش بزرگی است که به دنبال این شهامت به دست می‌آید. در واقع می‌توان گفت که اعتماد به نفس حسی از آرامش و صلح درونی است. داشتن اطمینان به توانایی‌های خود این امکان را به شما می‌دهد که با اطمینان خاطر قدم بردارید، بدین ترتیب درمی‌یابید که درست حرکت می‌کنید و می‌توانید به همان جایی که می‌خواهید برسید.

ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89/9/23 توسط مهرنوش

عاشقانه ترین عبارات برای ابراز عشق

مردم در همه جای دنیا عاشق می شوند، از عشق دست می کشند یا در عذاب عشقند.

عبارات عاشقانه به شما کمک می کند تا عمیق ترین افکار و احساساتتان را در زمانهایی که کلمات به راحتی بر زبانتان جاری نمی شوند، ابراز کنید. در اینگونه مواقع علیرغم تمام تلاشتان برای پیدا کردن کلمات و جملات، هیچ کلمه ای به ذهنتان نمی رسد.

ممکن است ذاتاً یک نویسنده یا شاعر به دنیا نیامده باشید، درست است. اما توانایی انتخاب دارید. پس بهترین و زیباترین عبارت عاشقانه را انتخاب کنید که حرف دلتان را به عزیزتان برساند تا او بفهمد که در عمق ذهن و قلبتان چه می گذرد.

وقتی کلمات به یاریتان نمی آیند، اجازه بدهید عبارات عاشقانه کمک حالتان باشند. اجازه بدهید عبارات عاشقانه به شما کمک کند افکارتان را به زیبایی بر صفحه کاغذ نقاشی کنید.

چه برای کارت تبریک روز ولنتاین باشد، چه برای سالگرد دوستی یا ازدواج، یا نامه ها یاایمیل های عاشقانه، اگر نمی دانید چه بگویید و چه بنویسید، اصلاً نگران نباشید.

با عبارات عاشقانه عشقتان را جاری کنید و ببینید که این جملات چطور به کارت، نامه یا پیام شما جان می بخشد.

چرا همین امروز امتحان نمی کنید؟

10 نمونه از بهترین عبارات عاشقانه

1) "ما نه برای یافتن فردی کامل، بلکه برای دیدن کامل یک فرد ناکامل عاشق میشویم." – سام کین

2) "من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نیست که چه کار می کنید، که هستید و کجا زندگی می کنید؛ اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هیچ مرز و مانعی بین آنها وجود نخواهد داشت." – جولیا رابرتز

3) "دوستت دارم نه به خاطر اینکه چه کسی هستی، به این خاطر که وقتی با توام چه کسی میشوم." – ناشناس

4) "زندگی به ما آموخته که عشق در نگاه خیره به یکدیگر نیست، بلکه در یک سو نگریستن است." – آنتونیو دو سنت اگزوپری

5) "در عشق حقیقی، کوتاهترین فاصله بسیار طولانی است و از طولانی ترین فاصله ها می توان پل زد." –هانس نوون

6) "عشق یعنی وقتی دور هستید دلتنگ شوید اما از درون احساس گرما کنید چون در قلبتان به هم نزدیکید." –کی نودسن

7) "اگر هر بار که لبخند بر لبانم می نشانی، می توانستم به آسمان بروم و ستاره ای بچینم، آسمان شب دیگر مثل کف دست بود." – ناشناس

8) "بهترین و زیباترین چیزها در دنیا قابل دیدن و لمس کردن نیستند—باید آنها را با قلبتان احساس کنید." –هلن کلر

9) "این عشق نیست که دنیا را می چرخاند، عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند." – فرانکلین پی جونز

10) "اگر معنای عشق را می فهمم، همه به خاطر توست." – هرمان هسه

دوستان عزیز ممنون میشم اگه نظر بزارید




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/9/21 توسط مهرنوش

چند راه محبت به همسر

به همسرتان محبت کنید . برای محبت کردن به همسر راه‌های متفاوتی وجود دارد . ما در زیر به چند مورد از آنها اشاره می‌کنیم :

- اگر ناراحت است به احساسش احترام بگذار.

- وقتی خسته است به او کمک کن.

- هر وقت به تنهایی احتیاج دارید و می‌خواهید با خودتان خلوت کنید، به او بگو که می‌خواهی مدت کوتاهی تنها باشی و به زودی پیش او خواهی بود.

- وقتی که دیگر نیازی به تنهایی نبود و پیش او بودید، با بیانی صمیمانه به او علت ناراحتی خود را بگو و او را مطمئن ساز که تقصیری متوجه ی او نبوده است.

- در حضور دیگران به او احترام بگذار از خوبی‌هایش تمجید کن.

- در جمع و میهمانی به او بیشتر از سایرین توجه کن.

- در مناسبت‌های خوب زندگی، مانند سالروز ازدواج یا تولد و غیره با نوشتن مطلبی کوتاه ابراز عشق و علاقه کن.

- سعی کن حال و احساس او را درک کرده و بعد حرف بزنید. مثلا اگر حالش خوب است، بگو امروز خوشحال به نظر می‌رسی و یا اگر سرحال نبود بگو «فکر می‌کنم خسته هستی».

- سعی کنید، رفتارتان مثل روزهای اول آشنایی باشد. نخستین روزهای آشنایی را همواره به یاد داشته باشید.

- به کارهای منزل رسیدگی کن و اگر چیزی احتیاج به تعمیر دارد انجام بده و از او بپرس، کاری هست که بتوانید انجام دهید.

- صمیمیت را چاشنی زندگی کنید و به جای اینکه در مقابل یکدیگر بایستید به موازات یکدیگر حرکت کنید و به «ما شدن» بیندیشید. بال پرواز یکدیگر باشید.

- وقتی کاری برایتان انجام می‌دهد ، تشکر خود را بیان نما.

- با هم طوری صحبت کنید که از خواسته‌های یکدیگر به خوبی آگاه شوید.

- از همدیگر نظرخواهی کنید.

- به کارهای روزانه‌اش علاقه نشان بده، و از کارهایی که انجام می‌دهد سوال کن.

- سعی کنید در بیرون رفتن از منزل، لباس هر دوی شما مرتب و شیک باشد.

- سفرهای کوتاه در زندگی ترتیب دهید.

- برایش هدایای مناسبی تهیه کن.

- از محل کار به او تلفن بزن، حالش را جویا شو، به خصوص در شرایطی که بیمار است و یا اگر خبر جالب و خوشایندی دارید.




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/9/19 توسط مهرنوش
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ

مهرنوش
خدایا بگذار هر جا تنفر است بذر عشق بکارم ، هر جا آزادگی هست ببخشایم و هر جا که غم است شادی نثار کنم. الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدلی همدلی کنم ،بیش از آنکه دوستم بدارن دوست بدارم زیرا در عطا کردن است که ستوده می شویم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم
mehrnosh_b2008@yahoo.com
bahar 20

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس